طراحی کسب و کار چه نیست؟
طراحی کسبوکار رشتهای به نسبت جدید است که از ترکیب دو مفهوم دیزاین و کسبوکار به وجود آمده است. رشد روزافزون کاربرد روشهای دیزاین در دنیای کسبوکار تاثیر زیادی در شکلگیری این رشتهٔ جدید داشته است.
ماهیت مبهم و در حال تکامل طراحی کسبوکار کار را به جایی رسانده که حتی خود طراحان کسبوکار نیز بر سر تعریفی جامع از آن توافق ندارند. تعریفهای زیادی از طراحی کسبوکار ارایه شده ولی بیشتر آنها محدود، گسترده و یا به کلی غلطاند. به همین خاطر تلاش کردیم در مقالهای دیگر تعریفی مناسب از طراحی کسبوکار ارایه دهیم. اما اینجا تلاش داریم از سویی دیگر به مساله نگاه کنیم.
برآمدن مفهوم طراحی کسب و کار از دل دیزاین و کسب و کار باعث شده شباهتهای زیادی با مفاهیم رایج در این دو حوزه داشته باشد. این شباهت موجب شده که در بیشتر مواقع این مفاهیم به اشتباه یکسان گرفته شوند. در این مقاله بررسی میکنیم که طراحی کسب و کار چه چیزهایی نیست.
طراحی کسب و کار مشاوره مدیریت نیست!
مشاوران مدیریت نیز روی چالشها و و ابزارهای کسبوکار کار میکنند اما متدولوژی و ساختار فکری آنها سمت دیگر طیف است. آنها کسبوکار محور(منفعت محور)هستند، از ابهام دوری میکنند(بنابراین بسیار فکر میکنند)، زمان کوتاهی را در فاز کشف میمانند(طراحان کسبوکار از این فاز لذت میبرند)و روی منابعی که آنها را به بهترین تک جواب میرساند سرمایهگذاری میکنند. آنها از ابزارهای کسبوکار و تفکر استنتاجی استفاده میکنند.
طراح کسبوکار از چالشهای پیچیده بیشتر استقبال میکند (انواع حملو نقل در سال ۲۰۳۰ چه خواهد بود و مدل کسبوکارشان چیست؟)، مشتری محور است، از ابهام استقبال میکند، عضو تیمی چند تخصصی از دیگر طراحان است، نمونهاولیههای ملموس خلق میکند و تستهای مختلفی را برای اعتباربخشی به فرضیات کسبوکاری و ارزش پیشنهادی در محیط واقعی اجرا میکند.
طراحان کسبوکار بیشتر درگیر اجرای راهحلها هستند. آنها از طریق نمونهاولیهسازی فقط یک سری آزمایش را انجام نمیدهند، بلکه محصولات و حتی کل فعالیت کسبوکاری را میآزمایند.
معمولا در صنایع ریشهداری که مسائل کاملا تعریفشده باشند و مدل کسبوکاری مشخصی داشته باشند، مشاوران مدیریت نتایج بهتری میگیرند. بویژه در پروژههایی که هدف بهینهسازی سود و زیان (افزایش سودآوری) است، در حالی که در طراحی کسب و کار با بهبود درآمد (افزایش درآمد و یافتن فرصت های جدید) سر و کار داریم. اگرچه معتقدیم در آینده از طراحی کسبوکار برای بهینه سازی سود و زیان نیز استفاده خواهد شد، اما صحبت از آینده را به آینده موکول میکنیم.
طراحی کسب و کار توسعه کسب و کار نیست!
توسعه کسبوکار شامل فعالیتها و پروسههایی برای توسعه و اجرای فرصتهای رشد درون و بین سازمانی است.
توسعه کسبوکار عمدتاً درگیر حوزههای فروش است. هدف آن کار کردن روی چالشهای رشد و محصول است، درحالی که طراح کسبوکار حوزه فعالیت گستردهتری دارد (مانند مدلها، استراتژیها و فرایندهای کسبوکاری).
البته برخی از توسعهدهندگان کسبوکار نیز با مسائل استراتژی روبرو هستند، اما تفاوت اساسی این افراد با طراحان کسب وکار در این است که آنها معمولا از روشها و تفکر طراحی در کار خود استفاده نمیکنند.
طراحی کسب و کار مدیریت محصول نیست!
بله! مهارتهای طراحی کسبوکار به خوبی به نقش مدیر محصولی قابل نگاشت است، اما این بدان معنی نیست که این دو با هم یکی هستند. وظیفه مدیر محصول خلق و اجرای استراتژی پیرامون یک محصول خاص است. علاوه بر این مدیران محصول معمولا یک تیم را برای ساخت یک محصول رهبری میکنند.
مدیران محصول مسئول کل چرخه محصول (شامل انطباقهای جزئی تا انتهای چرخه عمر) هستند، در صورتی که طراحان کسبوکار بر خلق محصولات جدید یا تغییرات بنیادیتر متمرکز هستند.
طراحی کسبوکار نقش گستردهتری است. طراحی کسبوکار نه تنها در تدوین استراتژی، بلکه در تدوین مدلهای کسبوکار، استراتژی در سطح شرکت، فرآیندها، ساختارهای سازمانی و غیره نقش دارد. طراحان کسبوکار عمدتا تیم محصول را نهایتا تا اولین یا دومین سطح نمونهاولیه مدیریت میکنند.
ما بر این باور هستیم که اغلب طراحان کسبوکار عمق و دانش تمام روشها و فرآیندهای مدیریت یک محصول (مانند اسکرام) را ندارند. از سوی دیگر، اغلب مدیران محصول نیز در اصول طراحی چندان ماهر نیستند.
← نقش طراح کسب و کار در پروژه ها چیست؟
طراحی کسب و کار طراحی خدمت نیست!
طراحی کسبوکار و طراحی خدمت هر دو مشتری محور هستند، هرچند طراحی کسبوکار از این نیز فراتر میرود. طراحان کسبوکار بعد از اینکه متوجه شدند مشتری دقیقا چه میخواهد، با دیگر ذینفعان مدل کسبوکار نیز به کاوش میپردازند. به نظر ما طراحی کسبوکار ذینفع محور است و ذینفع اصلی نیز مشتری است.
علاوه بر این طراحی کسبوکار در تمرکز بر ماندنی بودن و جنبه های کسبوکاری خدمت نیز با طراحی خدمت متفاوت است.
طراحی کسب و کار فقط طراحی مدل کسب و کار نیست!
این رایجترین پاسخ به این سوال است که طراحی کسب و کار چه نیست. طراحی کسبوکار بسیار گستردهتر از مدل کسبوکار است. طراح کسبوکار با چالشهای مختلف کسبوکاری دستوپنجه نرم میکند. تقلیل طراحی کسبوکار به تدوین مدلهای کسبوکار مانند این است که بگوییم آشپزی صرفا تمیزکاری انتهای کار است. پس آماده کردن مواد اولیه، مخلوط کردن آنها با نسبتهای درست و پختنشان چه؟
طراحی کسبوکار دیدی جامع به کسبوکار دارد که بر پایه ذهنیت طراحی است.
طراحی کسب و کار درباره زیباییشناسی نیست!
طراحی کسبوکار طراحی لوگو، بیزینس کارت یا وبسایت نیست. لغت «طراحی» در طراحی کسبوکار به معنای ترسیم یک شکل، تصویر یا طراحی بصری یک اپلیکیشن نیست. این واژه بدان معنا است که ما از روشهای مورد استفاده طراحان محصول برای رسیدن به محصولات بهتر استفاده میکنیم. بنابراین طراحی کسبوکار از اصول مشابه طراحی محصول استفاده میکند، با این تفاوت که این اصول را برای حل طیف وسیعی از چالشهای کسبوکار به کار میگیرد.
طراحی کسب و کار کارآفرینی نیست!
اگرچه طراحی کسبوکار را قطعا میتوان (و احتمالا بایستی) در زمان خلق یک استارتاپ استفاده کرد، اما این دو واژه یکی نیستند. کارآفرینان میتوانند از رویکرد کاملا متفاوتی برای ساخت کسبوکار خود استفاده کنند. برای مثال آنها میتوانند محصولمحور باشند و کار خود را از یک فناوری یا ایده محصول شروع کنند. بار دیگر تکرار میکنیم که طراحی کسبوکار روشی مبتنی بر حل مسائل (کسبوکاری) است.
منابع
- d.MBA. The Ultimate Business Design Guide.