معمولا در اکثر سازمانها و شرکتها رهبران را با عنوان «آقای مدیرعامل» یا «آقای رئیس» میشناسیم. چرا این ذهنیت شکل گرفته است؟ چرا زنان کمتر در پستهای مدیریتی دیده میشوند؟
سقف شیشهای استعارهایست از موانع نامرئی و نانوشتهای بر سر راه پیشرفت زنان و اقلیتها در جامعه که البته معمولاً وجود این چالشها توسط مردان و اکثریت انکار میشود. محدودیتهایی که بیشتر از جنس عرف هستند تا قانون. نگرشهایی که مانع از آن میشود تا زنان در سلسله مراتب سازمانها به جایگاهی فراتر از یک سطح مشخص دست یابند.
به بیان دیگر در سطوح پایین سازمانی حضور زنان زیاد بوده و به تدریج با نزدیک شدن به سطوح بالاتر سازمانی، تعداد زنان کاهش پیدا می کند.
شاید یکی از دلایل این کلیشه جنسیتی، تعریف نادرست و کلیشهای سازمانها از شایستگیهای رهبری است: سختگیر، قاطع و تهاجمی.
آیا مهارتهای رهبری زنان کمتر از مردان است؟
آیا خود زنان نیز ترجیح می دهند از پذیرش مسئولیتهای مدیریتی بپرهیزند و شور و شوق رهبری ندارند؟
اصلاً معماران سقف شیشهای چه کسانی هستند و چرا نمیتوان به راحتی این سقف را شکست؟
و سوال اساسی تر اینکه آیا سقف شیشهای فقط برای زنان وجود دارد یا اینکه برخی مردان هم درگیر این محدودیت هستند؟
در نهمین میتآپ مارنوآکادمی در خصوص سوالات بالا گفتگو خواهیم کرد.
2 در مورد “میتآپ ۹: چرا نمیتوانیم سقف شیشهای را بشکنیم؟”
دختران جوان چه کنند تا در آینده با سقف شیشهای رو به رو نشوند؟
نقش مردان در توانمندسازی زنان چی باید باشه؟ دخالت مردان در این فرایند در نهایت به نفع زنانه؟
دوست دارم فاطیما در مورد کمپین سربازی و تجربهای که داشته هم صحبت کنه.